Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه دیگر رسانه‌های خبرگزاری فارس، «زمستان سخت اروپا» برای بسیاری از ایرانی‌ها که دیپلمات‌هایشان در حال مذاکرات هسته‌ای همزمان با تحولات جنگ اوکراین بودند یک معنای خاص داشت؛ اینکه نیازمندی کشورهای اروپا به گاز روسیه یا دیگر دارندگان منابع گاز مانند ایران علاوه بر اینکه اروپایی‌های عضو ناتو را به نرمش مقابل «ولادیمیر پوتین» واخواهد داشت، آن‌ها را وادار خواهد کرد در مذاکرات برجامی از زیاده‌خواهی‌های خود دست بردارند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

با گذشت چند ماه، اوضاع آنچنان که پیش‌بینی می‌شد پیش نرفت تا اینکه «یورو نیوز» ۲۸ دسامبر گذشته هفتم دی‌ماه خبر داد: بهای قرارداد آتی گاز طبیعی با سررسید ژانویه و فوریه ۲۰۲۳ در جریان معاملات صبح روز چهارشنبه بازار بین‌المللی هلند، به کمتر از ۸۰ یورو در هر مگاوات ساعت رسید که به معنای بازگشت قیمت گاز به سطح آن در روزهای پیش از ۲۴ فوریه(۵ اسفند) و آغاز تهاجم نظامی روسیه به خاک اوکراین است.

این خبر برای بسیاری به معنای عبور اروپایی‌ها از «زمستان سخت» بود؛ خبری که تحلیل و گمانه‌زنی‌ها و انتقادهای متعددی را به دنبال داشت. برخی کلیدواژه زمستان سخت را اسم رمز عملیات رسانه‌ای و تبلیغاتیِ خودِ غربی‌ها دانستند که باعث شد بتوانند با کمترین هزینه و با بیشترین فشار بر منابع تولید انرژی، نیازهایشان را با کمترین هزینه ممکن تامین کنند.

برخی از افزایش هزینه‌های خانگی و صنعتی تامین انرژی نوشتند و گفتند باید در بلندمدت به آثار اقتصادی جنگ اروپا با روس‌ها توجه داشت. گروهی هم در کشور با اشاره به هشدارهای وزیر نفت در واپسین روزهای آذرماه در خصوص ضرورت اصلاح الگوی مصرف و بیان اینکه «یخبندان و زمستان سردی داریم» اظهار داشتند زمستان سخت به جای اروپایی‌ها گریبان خودمان را گرفت.

با این حال، هنوز پرسش‌ها و ابهام‌های زیادی درباره زمستان سخت اروپایی‌ها وجود دارد از جمله اینکه چرا میزان مصرف هیزم در اروپا افزایش یافته؟ اروپایی‌ها با انسدادهای گازی از سوی روسیه چه خواهند کرد؟ آیا اروپا خواهد توانست وابستگی خود به گاز روسیه را قطع کند و از همه سرمایه‌گذاری‌های کلانی که سال‌ها روی «نورداستریم» انجام داده بگذرد؟

چرا اروپایی‌ها هیزم می‌سوزانند؟

در فضای مجازی برخی با انتقاد از گزارش‌هایی که می‌گفت اروپایی‌ها از بی‌نفتی و بی‌گازی سراغ هیزم‌خریدن رفته‌اند مدعی شدند این هیزم سوزاندن و افزایش خرید شمع و ... فقط مربوط به مراسم کریسمس است و نه نیازمندی واقعی شهروندان اروپایی.

با این حال، داستان هیزم‌سوزی در اروپا به همین سادگی هم نیست. واقعیت اینکه مشتقات چوب همچنان و حتی جدا از بحث جنگ اوکراین یکی از سوخت‌های مهم مورد استفاده‌ خانگی در اروپا به حساب می‌آید.

گزارش مجله «بیوانرژی اینسایت» (Bioenergy Insight Magazine) می‌گوید اروپایی‌ها در سال ۲۰۲۱ بیش از ۲۴.۵ میلیون تن هیزم یا به عبارتی «سوخت زیستی» مصرف کرده‌اند که نسبت به سال پیش از آن رشدی ۱۸ درصدی داشته؛ رشدی که یکی از دلایل مهم آن افزایش قیمت سوخت‌های فسیلی بوده است. بر اساس این گزارش، نزدیک به ۶۶.۱ درصد مصارف سوخت زیستی اروپا خانگی و بقیه صنعتی بوده است. این نوع از سوخت را به‌عنوان انرژی تجدیدپذیر طبقه‌بندی می‌کنند که البته اشتباه هم نیست.

روی دیگر این واقعیت این است که بدانیم وضعیت انرژی برای تامین گرما در اروپا جدا از اینکه چه نوع سوختی مصرف کنند یک نقطه ضعف عمده است؛ واقعیتی که هر ایرانی یا خارجی که سابقه زندگی در اروپا را داشته باشد می‌تواند به طور مفصل آن را توضیح دهد و بگوید بسیاری از شهروندان اروپایی به دلیل گرانی شدید قیمت انرژی، تعداد معدودی لامپ روشن می‌کنند و در ماه‌های سرد سال ترجیح می‌دهند لباس‌های خیلی گرم بپوشند تا اینکه خانه‌هایشان را گرم نگاه دارند.
 


بعد از جنگ اوکراین اوضاع انرژی اروپا به چه شکلی درآمد؟

طبق گزارش «مجمع جهانی اقتصاد»، ٧۶ درصد انرژی در اروپا از طریق سوخت‌های فسیلی تامین می‌شود. طبق همین گزارش، دو عامل باعث شده اروپا بتواند تا حدی بحران انرژی را در زمستان جاری کنترل کند؛ یکی اینکه تا نیمه‌ سال خرید گاز از روسیه ادامه داشت و این گاز به منابع ذخیره‌سازی اروپا سرازیر می‌شد و دوم اینکه افت درخواست خرید گاز مایع از سوی چین یعنی چاه بی‌انتهای مصرف انرژی به دلیل سیاست‌های کرونایی پکن باعث شد اروپایی‌ها بتوانند خرید بیشتری انجام دهند؛ وضعیتی که در عمل برای زمستان ۲۰۲۳ در دسترس نخواهد بود.

پرسش دیگری که در این زمینه مطرح است و باید به آن پاسخ گفت اینکه، پایین‌آمدن قیمت‌های انرژی در اروپا به معنی نبود بحران است؟ به گزارش «بلومبرگ» اروپا همین حالا چیزی حدود یک تریلیون‌دلار از تغییر وضعیت انرژی بعد از جنگ اوکراین خسارت دیده است. از این یک تریلیون دلار چیزی حدود ٧٠٠ میلیارد دلار را دولت‌ها پوشش دادند که آلمان با حدود ٢۶۵ میلیارد دلار در صدر کشورهایی است که هزینه گرانی انرژی را تقبل کرده‌اند. انگلیس هم با اختلاف بسیار زیاد با ٩٨ میلیارد دلار در مقام دوم قرار دارد. این مبالغ، ارقام بسیار بزرگی برای اروپای مقتصد به حساب می‌آید.

علاوه بر این مخارج، ٣٠٠ میلیارد دلار از جیب شهروندان اروپایی خارج می‌شود که نتایجش در بسته‌شدن نزدیک به ١٧ هزار مغازه در انگلیس، تعطیلی صنایع بزرگ در فرانسه به‌دلیل جهش قیمت‌های انرژی و فشار شدید به صنایع آلمان قابل دیدن است؛ تا جایی‌که برخی هشدار داده‌اند آلمان‌ها ممکن است با خسارات جبران‌ناپذیری در اقتصاد صنعتی خود روبرو شوند.

یک مثال روشن و البته هشدارآمیز برای صنایع مختلف اروپا وضعیت شرکت «دورالکس» فرانسه به عنوان بزرگ‌ترین تولیدکننده‌ شیشه است که امسال هزینه‌هایش برای انرژی حدود ۴٠درصد هزینه‌های عملیاتی را تشکیل داده و نسبت به سال پیش از آن ۱۰ برابر شده است. شرکت فولاد «آرسلورمیتال» نیز مجبور شده مراکز تولیدش در آلمان، اسپانیا، فرانسه و لهستان را به دلیل شرایط قیمت انرژی تعطیل کند.

البته این را هم باید گفت که اروپا در کنترل مصرف تا اندازه‌ای موفق عمل کرده تا بتواند از این زمستان عبور کند. در این شرایط و با افزایش قیمت‌ها، تولیدات کاهش یافته و در نتیجه تقاضا افت کرده است. نکته دیگر اینکه هنوز زمستان در اروپا سرد نشده؛ به عبارتی اروپایی‌ها از چاشنی شانس هم برخوردار بوده‌اند زیر اروپا یکی از گرم‌ترین زمستان‌هایش را می‌گذراند و گرم شدن زمستان باعث شده اروپا در ذخیره‌سازی موفق باشد.

در این شرایط بعضی کشورها مانند پرتغال، اسپانیا، آلمان و فرانسه نیز سیاست‌هایی را برای گذاشتن سقف روی قیمت اتخاذ کرده‌اند که باعث شده مصرف افزایش یابد و این خود، خطر تخلیه‌ منابع را به دنبال دارد. در همین ارتباط، شماری از کشورها همچون آلمان مجبور شدند بعضی صنایع و شرکت‌ها را ملی اعلام کنند تا هزینه‌هایشان را دولت متقبل و از تعطیلی و نابودی آن صنعت جلوگیری شود.

در مجموع باید گفت آمیزه‌ای از شرایط اقلیمی، خوش‌شانسی، تحولات بین‌المللی، تمهیدات ذخیره‌سازی و کنترل مصرف در کنار سنت‌های نهادینه مصرف انرژی به کمک اروپایی‌ها آمده تا بتوانند تا اینجای کار از زمستان سخت عبور کنند؛ آمیزه‌ای که معلوم نیست برای آنان در دسترس و قابل تکرار باشد.

منبع: ایرنا

پایان پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: زمستان سخت جنگ اوکراین ایرنا هیزم میلیارد دلار جنگ اوکراین زمستان سخت اروپایی ها باعث شد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۰۳۰۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بورل: آمریکا دیگر هژمونی ندارد/ روسیه تهدیدی وجودی برای اروپاست

رئیس‌ سیاست خارجی اتحادیه اروپا معتقد است: آمریکا موقعیت هژمونی خود را از دست داده و نظم جهانی چندجانبه پس از ۱۹۴۵ در حال از دست دادن جایگاه خود است.

به گزارش ایسنا، جوزپ بورل، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا در سخنرانی خود در دانشگاه آکسفورد گفت: من تقابل بیشتر و همکاری کمتر در جهان را شاهد هستم. این یک روند رو به رشد در سال‌های گذشته بوده است؛ رویارویی بسیار بیشتر و همکاری بسیار کمتر. من دنیایی را بسیار پراکنده‌تر می‌بینم. من دنیایی را می‌بینم که در آن قوانین رعایت نمی‌شود. من قطبیت بیشتر و چندجانبه گرایی کمتر می‌بینم. من می‌بینم که چگونه وابستگی‌ها تبدیل به سلاح می‌شوند. من شاهد هستم که سیستم بین‌المللی که پس از جنگ سرد به آن عادت کرده بودیم، دیگر وجود ندارد. آمریکا موقعیت هژمونی خود را از دست داده و نظم جهانی چندجانبه پس از ۱۹۴۵ در حال از دست دادن جایگاه خود است.

بورل افزود: من چین را می‌بینم که به جایگاه ابرقدرتی می‌رسد. آنچه چین در ۴۰ سال گذشته انجام داده در تاریخ بشریت بی‌نظیر است. در ۳۰ سال گذشته، سهم چین از تولید ناخالص داخلی جهان، از ۶ درصد به تقریبا ۲۰ درصد رسیده است، در حالی که ما اروپایی‌ها از ۲۱ درصد به ۱۴ درصد و ایالات متحده از ۲۰ درصد به ۱۵ درصد رسیده‌ است. این یک تغییر چشمگیر در چشم انداز اقتصادی است. چین در حال تبدیل شدن به یک رقیب برای ما و ایالات متحده است. نه تنها در تولید کالاهای ارزان، بلکه به عنوان یک قدرت نظامی، در خط مقدم توسعه فناوری و ساخت فناوری‌هایی که آینده ما را شکل خواهند داد. چین «دوستی بدون محدودیت» را آغاز کرده است.

این دیپلمات اروپایی تصریح کرد: من گفتم جهان چند قطبی‌تر است - بله، این درست است. همزمان قدرت‌های میانی، مانند هند، برزیل، عربستان سعودی، آفریقای جنوبی، ترکیه در حال ظهور هستند. آنها در حال تبدیل شدن به بازیگران مهم هستند. چه بریکس باشند و چه غیر بریکس، ویژگی‌های مشترک بسیار کمی دارند، بجز میل به کسب جایگاه بیشتر و صدای قوی‌تر در جهان، و همچنین مزایای بیشتر برای توسعه خود. برای رسیدن به این هدف، آنها استقلال خود را به حداکثر می‌رسانند، تمایلی به جانبداری ندارند، بسته به شرایط یک طرف یا طرف دیگر را محافظت می‌کنند. آنها تمایلی به انتخاب اردو ندارند و ما نباید آنها را به سمت انتخاب اردو سوق دهیم.

بورل افزود: ما اروپایی‌ها می‌خواستیم در همسایگی خود حلقه‌ای از دوستان ایجاد کنیم. به جای آن، آنچه امروز داریم حلقه‌ای از آتش است. حلقه‌ای از آتش که از ساحل به خاورمیانه، قفقاز و اکنون در میدان‌های نبرد اوکراین می‌آید. توماس گومارت، مدیر مؤسسه فرانسوی روابط بین‌الملل، در حال تجزیه و تحلیل نقاط ضعف اقتصاد جهانی است. چند مورد از این نقاط بسیار به ما نزدیک است؛ دریای سرخ برای تجارت، تنگه هرمز برای نفت و گاز و دریای سیاه برای صادرات غلات. آنها در مجاورت ما هستند و در برخی از آنها ما حتی با مأموریت‌های نیروی دریایی اتحادیه اروپا درگیر هستیم، مانند آنچه در دریای سرخ است.

او در ادامه گفت: اکنون دو جنگ داریم، دو جنگ که وقتی به بروکسل آمدم، در کار نبود. دو جنگ وجود دارد که در آن مردم برای سرزمین می‌جنگند. این نشان می‌دهد که جغرافیا بازگشته است. به ما گفته شد که جهانی شدن، جغرافیا را بی‌ربط کرده است، اما نه. بیشتر درگیری‌های ما مربوط به زمین است، سرزمینی که در مورد فلسطین وعده داده شده و در مورد اوکراین سرزمینی در تقاطع دو جهان و این مبارزه برای زمین، خون‌های زیادی را ریخته است.

بورل گفت: در عین حال شاهد شتاب روندهای جهانی هستیم. تغییرات اقلیمی دیگر مشکلی برای آینده نیست. فروپاشی آب و هوا در حال حاضر رخ داده- برای فردا نیست، برای امروز است. تحولات تکنولوژیکی - به ویژه، هوش مصنوعی. اینها تغییراتی را ایجاد می‌کند که ما نمی‌توانیم به طور کامل درک کنیم. جمعیت شناسی نیز به سرعت در حال تغییر است. مهاجرت به ویژه در آفریقا که ۲۵ درصد از مردم جهان در سال ۲۰۵۰  در آن زندگی خواهند کرد. در سال ۲۰۵۰، از هر چهار انسان یک نفر در آفریقا زندگی می‌کند و در عین حال شاهد افزایش نابرابری‌ها، کاهش دموکراسی‌ها و در خطر افتادن آزادی‌ها هستیم. این چیزی است که من می‌بینم. در این چشم انداز، نقش اتحادیه اروپا و نقش بریتانیا باید مشخص شود. نمی‌دانم نقش ما کدام خواهد بود. اما مطمئناً این بستگی به پاسخ ما به چالش‌هایی دارد که با آن روبرو هستیم - ما هشدارهایی می‌شنویم مبنی بر اینکه اروپا ممکن است بمیرد، باید چکار کنیم؟

مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پیشنهاد کرد: اول، ما نیاز به ارزیابی روشنی از خطرات روسیه داریم - روسیه به عنوان وجودی‌ترین تهدید برای اروپا در نظر گرفته می‌شود. شاید همه اعضای شورای اروپا با آن موافق نباشند، اما اکثریت پشت این ایده هستند. روسیه برای ما یک تهدید وجودی است و ما باید ارزیابی شفافی از این خطر داشته باشیم. دوم، ما باید روی اصول، همکاری و قدرت کار کنیم. ما مدلی ساختیم – مدل اروپایی – بر اساس همکاری و وابستگی متقابل اقتصادی در درون خود – و موفقیت چشمگیری بوده است. ۷۰ سال صلح در میان ما. ما معتقد بودیم که وابستگی متقابل از طریق چیزی که آلمانی‌ها آن را «Wandel durch Handel» می‌نامند، همگرایی سیاسی ایجاد می‌کند. این تغییر سیاسی را در روسیه و حتی چین به همراه خواهد داشت. خوب، این اشتباه ثابت شده است. اتفاق نیفتاده است. در مواجهه با روسیه، وابستگی متقابل صلح به ارمغان نیاورد. برعکس، به وابستگی به ویژه به سوخت‌های فسیلی تبدیل شد و بعداً این وابستگی تبدیل به یک سلاح شد. امروز پوتین یک تهدید وجودی برای همه ماست. اگر پوتین در اوکراین موفق شود، به همین جا بسنده نخواهد کرد. چشم انداز داشتن یک دولت دست نشانده در کی‌یف مانند دولت بلاروس، و نیروهای روسی در مرز لهستان، و کنترل روسیه بر ۴۴ درصد از بازار غلات جهان، چیزی است که اروپایی‌ها باید از آن آگاه باشند. همه بیشتر و بیشتر از آن آگاه می‌شوند. اما من می‌دانم که همه در اتحادیه اروپا این ارزیابی را ندارند. اکنون پوتین کل غرب را به عنوان یک دشمن می‌بیند. او در بسیاری از سخنرانی‌های خود این را به صراحت بیان کرد.

بورل درخصوص شرایط کنونی در غرب آسیا هم گفت: و جنگ دیگر. پاسخ نامناسب اسرائیل به حمله ۷ اکتبر حماس خاورمیانه را در بدترین چرخه خشونت در دهه‌های اخیر فرو برد. جیک سالیوان یک هفته قبل از هفتم اکتبر گفته بود که خاورمیانه هرگز اینقدر آرام نبوده است! اما آرام نبود. فقط نگاهی به اتفاقات کرانه باختری بیندازید تا متوجه شوید که اصلاً آرام نبود. حالا دو جنگ داریم. و ما اروپایی‌ها برای آن آماده نیستیم. آنچه اکنون در غزه اتفاق می‌افتد، اروپا را به گونه‌ای به تصویر کشیده است که بسیاری از مردم آن را درک نمی‌کنند. آنها تعامل سریع و قاطعیت ما را در حمایت از اوکراین دیدند و از نحوه برخورد ما با آنچه در فلسطین روی می‌دهد تعجب کردند. فرآیندهای تصمیم‌گیری اتحادیه اروپا چگونه کار می‌کند؛ اتفاق آرا. در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ۱۸ نفر از یک طرف، ۲ نفر از طرف دیگر رای دادند و دیگران وقتی زمان تصمیم‌گیری درباره آتش بس فرا رسید، رای ممتنع دادند. اما اگر ما در یک جا چیزی را «جنایت جنگی» بنامیم، باید زمانی که در هر جای دیگری اتفاق می‌افتد، آن را به همان نام بنامیم. آنچه در ۶ ماه گذشته در غزه رخ داده، وحشت دیگری است.

این دیپلمات اروپایی تاکید کرد: باید به دنبال یک طرح صلح باشم. فکر می‌کنم اعراب باید چشم انداز خود را برای حل و فصل سیاسی اوضاع ارائه دهند. من از وزرای امور خارجه کشورهای عربی دعوت کردم که به بروکسل بیایند و پیشنهادات خود را توضیح دهند. ما باید به همه بفهمانیم که راه حل نظامی وجود ندارد. خب، همه می‌گویند که راه‌حل دو کشوری را می خواهند. ما ۳۰ سال است که از اسلو این را تکرار می‌کنیم. اما در اسلو، راه حل دو کشوری بخشی از توافق نبود. گفتند «بعداً شاید بتوانیم»، اما در متن نیست. اگر بر این باوریم که راه حل دو دولتی تنها راه حل است، جامعه بین‌المللی باید بسیار بیشتر مشارکت کند و این را نه به عنوان نقطه شروع، بلکه به عنوان نقطه پایان بازی در نظر بگیرد. اگر نابودی یا مهاجرت اجباری فلسطینی‌ها را کنار بگذاریم، راه‌حل چیست؟ وقتی این سوال را از دولت نتانیاهو می‌پرسیم، تنها پاسخی که می‌گیریم این است؛ «ما راه‌حل دو دولتی را نمی‌خواهیم». می‌پرسیم چه می‌خواهید؟ و این همان چیزی است که جامعه بین‌المللی باید بارها و بارها بپرسد تا به دنبال پاسخی باشد که بتواند از یک تراژدی انسانی دیگر جلوگیری کند. در ایرلند شمالی اتفاق افتاد، در اروپا اتفاق افتاد. دشمنان قدیمی امروز همسایگان خوبی هستند و بیشتر از همسایگان خوب، بهترین دوستان هستند. باید امکان پذیر باشد، اما برای این که [این امکان] فراهم شود، زمین باید تقسیم شود. آنها نمی‌توانند با هم زندگی کنند، آنها باید در کنار هم، در صلح و امنیت زندگی کنند، اما هر کدام با خانه، سرزمین، دولت، قلمرو و ظرفیت سیاسی خود. این یکی از مهمترین چیزهایی است که اروپایی‌ها باید حل کنند.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • مزه دورکاری در اقتصاد آمریکا
  • وضعیت سهمیه‌های اروپایی لیگ برتر؛ منچستریونایتد و چلسی چه سرنوشتی دارند؟
  • جیب‌بُرترین شهر و کشور اروپایی
  • بورل: آمریکا دیگر هژمونی ندارد؛ روسیه تهدیدی وجودی برای اروپاست
  • آمریکا دیگر هژمونی ندارد/ روسیه تهدیدی وجودی برای اروپاست
  • بورل: آمریکا دیگر هژمونی ندارد/ روسیه تهدیدی وجودی برای اروپاست
  • ضربه احتمالی لورکوزن به برنامه‌‌های اروپایی بارسلونا
  • رده‌بندی جدید لیگ‌های اروپایی؛ سری آ پس از 17 سال در بین دو لیگ برتر اروپا!
  • فرصت‌ صادرات برق به اروپا در شرکت‌های دانش‌بنیان‌
  • شوک به خیرونا: احتمال اخراج از اروپا و سقوط به لیگ 2